Saturday, January 11, 2003

** الان کد 99 (CPR) اعلام کردند. پيرزني بود که UTI داشت اما در بخش گوارش بستري بود. من چون ماه پيش بخش گوارش بودم، غريبي نکردم و 6 تا طبقه رو دو پله يکي رفتم و قبل از رزيدنت بيهوشي اونجا بودم! طرف غذا هم خورده بود و آسپيراسيون هم حتما روش. طوري که رزيدنت بيهوشي نمي تونست اينتوبه کند. ساکشن هم که طبيعتا خراب بود!! آب دهنش رو هم به سختي مي کشيد. مانيتورينگ کجا بود؟ دستگاه EKG و شوک هم بايد مي رفتند نمي دونم از کدوم بخش بيارند... حوصله تون رو سر نيارم. با ماساژ نبضش بر گشت. شايد بعد از 10 دقيقه (دست حاجيتون درد نکنه!) البته فکر کنم دو سه تا دنده اش حد اقل شکست! بعدش هرکاري کردم نتونستم AVG بگيرم. کار سختيه بابا! تازه خوب شد نگرفتم. چون بايد سرنگ رو هپارينه مي کردم. خوب من از کجا بايد مي دونستم؟ بگذريم... تو راه برگشت به اين فکر بودم که کاش اگه من بعدها يه کاره اي شدم حد اقل اين وضع CPR اينجا رو از اين وضع در بيارم. وقتي رسيدم و ماجرا رو براي دکتر صولتي تعريف کردم - بدون اينکه بگم چه تصميمي گرفتم - گفت: «آره! اتفاقا وقتي من اينجا چيف رزيدنت بودم کلي دويدم تا تقسيم مسؤوليت و برنامه ريزي CPR رو تو اين بيمارستان درست کنم، اما آخرش نشد که نشد!» حالا فکر مي کنيد روي من کم شد؟ نه خير! من اين بيمارستان که سهله. اين مملکت رو هم درست مي کنم! (کي بود گفت زرشک؟)


** اين پنجشنبه که پريروز بود نه، پنجشنه قبلش رفته بوديم جشنواره رازي. پدر گفته بودند که اگر چه در دعوت نامه نوشته شده مراسم 8 شروع مي شود، اما شما 8:30 هم بياييد به جايي بر نمي خورد و ما فکر کنم حدود 8:45 رسيديم آنجا و ديديم که بله. فعلا يه فيلم گذاشتند از برندگان تا مردم سر کار باشند تا بعد... خلاصه ش کنم ماجرا رو ديگه. رئيس مرکز تحقيقات پزشکي و وزير بهداشت سخنراني کردند. يک سري آمار که تقريبا حرف دو نفرشون اين بود که «بودجه و پول نداريم و بنابر اين هر چقدر پول بدي همون قدر هم آش مي خوري يا تحقيقات مي کني!» رئيس جمهور آمد راجع به اين که «افشاگري» چيز بديه(!) صحبت کرد. اولا اوني که کاري نکرده که نبايد از افشاگري ترسي داشته باشه! چطور آن زماني که به مخالفان شما و مخالفان حزبتان هر گونه افترايي مي بندند، «تهمت بد نيست» اما الان که افتضاح کاري هاي بعضي دوستانتان رو شده «افشاگري» کار نپسندي است؟! ثانيا اين اصلا به پژوهش پزشکي و جشنواره رازي چه ربطي داشت؟ بگذريم... ابوي گرامي هم جايزه يکي از مراکز تحقيقاتي برتر رو از دست رئيس جمهور گرفتند. مبارکشون باشه، به ما که چيزي نرسيد :(


** هفته پيش همچنين براي اولين بار رفتيم NVD (نرمال واژينال دليوري) ديديم. مطلب قابل تعريفي وجود ندارد اما من نمي دونم اين اپيزيوتومي ديگر چه صيغه اي است؟ مگه مادربزرگ هاي ما و مادرهاي آنها اپيزيوتومي مي شدند؟ ماشالا از ما هم سالم تر بودند.


** اينقدر کار دارم که نمي دونم چي کار بايد بکنم!! حتي وقت نکردم تمپليت اينجا رو يه سر و ساموني بدم...

No comments: